اعتصاب کارگران شرکت نفت 1357
هرچه به برگزاری مراسم سالگرد حماسه 22خرداد نزدیکترمی شویم, بحث پدیده اعتصاب عمومی دراذهان عمومی مردم به ویژه دربین منتقدان خارج کشوررژیم(جبهه سبزهای ایران) بیشترازایام گذشته خودنمایی می کند. حال ببینیم اعتصاب که خودیکی ازشیوه های مبارزاتی نسبتاً مسالمت آمیزمحسوب می شود,چیست وچه پیام وپی آمدهای می تواند درامرمبارزه باحاکمیت های قُلدروغیردمکراتیک داشته باشد؟
زمانیکه حکومتهای غیردمکراتیک همه راههای تنفسی اصلاح پذیری ودمکراتیزه کردن نظام تک صدایی (آوای)خودرا به تمامی مسدودمی کنندوهیچگونه روزنه برون رفتی رابرای منتقدین ومخالفان خودباقی نمی گذارند,مردم بستوه آمده وتحول خواه به تجربه راه وچاره کاررا دراسلوبهای مبارزاتی می جویند که عقلانی تر,منطقی تروکم هزینه ترباشد.ازآنجمله,آگاهی رسانی وروشنگری درزمینه های آزادی بیان وشناساندن حق وحقوق مردم وعدالت اجتماعی باایجاد آکسیونها وشبکه های اجتماعی زمینه رابرای مبارزه واصلاح قدرت غیرپاسخگوآماده می سازند.آنگاه باگذشت زمان وباتوجه به شرایط موجود درجامعه (شرایط عینی وذهنی )وباسنجش قوای خودوحاکمیت وبادرنظرداشت لحظه اقدام. شروع به بذرافشانی افکارروشنگرانه خود توسط شبکه های اجتماعی تبلیغاتی,ازآنجمله برگزاری جلسات بحث وتبادل نظرمیان مردم, گردهم آیی وسخنرانی,حتا دعوت ازنمایندگان حاکمیت برای شرکت دریک میزگرد راه حل جویانه, بهره وری ازاقدامات واسطه ای(میانجیگری افراد تاثئرگذار طرفین دعوا) وشیوه های از این قبیل.
اگر تمامی این اقدامات یک اپوزیسیون آگاه ومنصف ازطرف قدرت حاکمه به هردلیلی پذیرفته نشود,وقدرت حاکمه ازشعورسیاسی کافی برای درک موقعیت حساس کشورومردم وبنوعی نجات خویش برخوردارنباشد. دراین صورت خود با عمل کردخود,اعتراضات منطقی ومدنی مردم را به سوی شیوه های دیگراعتراضات که امکان آلوده شدن آن به خشونت وخونریزی هست سوق می دهد.(نمونه بارزآن اعتراضاعات همراه با سکوت حوادث خونباربعدازانتخابات سال گذشته).
درامرمبارزه قاعدتاًدوچیزبیش ازهمه باید مد نظرباشد, یکی قدرت حاکمیت مطلقه ودیگری امکانات موجود جنبش اعتراضی مردم وراهکارهای عملی آن. یکی ازنمونه های بارز این راهکارها اعتصاب عمومی رادرنظرمی گیریم, که اتفاقاً امتحان خوبی دردهه های اخیر داده است . تجربه به ما می گوید برای برگزاری یک اعتصاب عمومی موفق قبل ازهرچیزبایدشرایط عینی وذهنی جامعه راازیکطرف وامکانات رهبری کننده امراعتصاب رااز طرف دیگر, دقیق محاسبه ونتیجه ویا نتایج آنرا حدالمقدوردرنظرداشت. آیا شرایط برای یک اعتصاب عمومی مهیا هست یانه؟ اگرامکان برگزاری آن فراهم است چگونه وکی ؟ واهرم های اعتصاب کدامند؟ آیا ابزارواهرم های لازم برای بسیج مردم اعتصاب کننده دردست است (تشکیلات صنفی و سیاسی اقشارمردم ,وجودنمایندگان مستقل قشرهای مختلف ,وجود مطبوعات,رادیو وتلویزیون ,امکان دسترسی مردم به انترنت درداخل کشور, موقعیت اقتصادی جرگه های اجتماعی ,درصداستقبال خودجوش مردم ازاعتصاب و...)!
آیا جنبش به حد کافی برای برگزاری یک اعتصاب وسیع آمادگی دارد؟ آیا مقایسه شرایط اعتصاب درکرُدستان با اعتصاب دردیگرنقاط کشورمقایسه مناسبی است یا نیست؟ با یدتوجه داشت مردم کردستان بدلیل آشنایی با احزاب که آنهم فلسفه خودش را دارد ازفراخوانهای احزاب کُرد نسبتاً خوب استقبال می کنند,ازطرفی هم امکانات مجازی کرُدستان خودمختارعراق رابه نوعی درکنار خوداشتند, ازطریق رسانه های مثل رادیووتلویزیون کُردهای منطقه حمایت خبری واطلاع رسانی می شدند,ووقوع آن حادثه ناگوار(اعدام پنج کُرد )همگی دست دردست هم داد تااعتصاب درآنجا نتیجه موفقی داشته باشد. حال باید پرسید این می تواند نمونه خوبی برای اعتصاب عمومی ازسوی جنبش سبز باشد؟ آیا رهبران جنبش سبزآمادگی کافی رابرای برگزاری یک اعتصاب سراسری دارند؟ آیا آقایان خاتمی ,موسوی وکروبی مایلند ویا مصلحت می دانند, برای بسیج عمومی وراه اندازی یک اعتصاب سراسری ازرسانه های خارج کشور(بیگانه) همانطوریکه آیت الله خمینی استفاده کرد بعنوان یک امکان استفاده کنند؟آیا درصورت راه اندازی اعتصاب عمومی ,امکان حصرخانگی این آقایان نمی رود؟ آیا درهمین حدی که درشرایط فعلی دستشان به مردم می رسه مفیدترازحبس یاحصرشان نیست؟ آیا شرایط این اجازه رامی دهد که فعالان اجتماعی به مراکزاعتصابات مثل کارخانجات ,ادارات دولتی, بازاروغیره بروندومردم را تشویق به اعتصاب بکنند؟ نویسنده قصدهیچگونه ناامید سازی جو مبارزاتی مردم را ندارد, بلکه همه اینها پیش بینیها واحتمالاتی هستندکه باید قبل ازوقوع حادثه علاج آن درنظرگرفته شود,تا بتوان باکمترین هزینه مطلوبترین نتیجه را گرفت. چراکه مردم همه وقت آماده ریسک وخطر نیستند ونگران بسیاری ازمسائلی هستند که نیاز به تکرارآن نیست .
با توجه به نکات بالا درصورت امکان اعتصاب سراسری باید مردم رابه پرهیزازهرگونه خشونت سفارش کرد، زیرا چشم اسفندیاررژیم های قُلدرودیکتاتورهمانا مسالمت آمیز بودن اسلوب های مبارزه است. اینجاست که باید به نظروتحلیل رهبران جنبش سبزکه درداخل هستندونبض جامعه رادردست دارند توجه خاصی مبذول داشته, آنگاه دست به فراخوان اعتصاب عمومی زد. ازطرفی موانع سرراه سازماندهی یک اعتصاب همگانی کم نیستند,هراعتصابی باید برای خوداهداف مشخص کوتاه مدت وبلند مدتی داشته باشد, زیراهدف ازبرگزاری چنین اعتصابی, ازکارانداختن آپارات وموتورگردانده هئیت حاکمه, فلج کردن پایه های تولیدی وصنعتی و اقتصادی آن و قطع مناسبات تغذیه ای آن بامردم وتنها گذشتن دولت دست نشانده است. برای رسیدن به این اهداف قبل ازهرچیزمی بایست دست یاری به سوی کارگران، کسبه متوسط و میان حال بازار وبسیاری از گروهای تولیدی واجتماعی وفعالین اجتماعی گروه های مختلف زنان ومعلمان و دانش آموزان و دانشجویان ,حقوق بگیران بخش دولتی, هنرمندان متعهد جامعه درازکرد. میدانیم که دربین اقشارتولید کننده وسازنده کارگران صنعت نفت, ذوب آهن وصنعت ماشین سازی, مهمترین نقش کلیدی رامی توانند درامراعتصاب بازی کنند. واعتصاب آنها می تواند مانند رژیم گذشته کمراین رژیم را نیز بشکند. اماآیا جنبش موسوم به سبز, درمیان بازاریان متوسط الحال ودرمیان اتحادیه ها وشوراها وسندیکاهای کارگری نفوذکافی برای اینکاردارد؟ آیا نفوذاش تا حدی است که بتواند آنان رابرای یک اعتصاب عمومی به پاخیزاند ؟ این سوالی است که می بایست رهبران وفعالین جنبش برای آن راه وچاره ای بیندیشند وپاسخی درخورآن بیابند. راه اندازی اعتصاب عمومی نیازمند اندیشه وتفکرخلاق ارگانیکی است, برنامه ریزی و سازماندهی واطلاع رسانی وسیعی لازم دارد. لذا اگرابزارآلت اجرایی آن درحال حاضردرتوان جنبش نباشد، باید درفکرایجاد امکانات مناسبی برای عملی شدن آن درگام های بعدی بودوبقول معروف ازحول حلیم به دیگ نیفتاد,این باربرای رسیدن به مقصد فرازونشیب های زیادی درپیش روخواهد داشت ,دوری جستن ازواقعیت ها گاهاً زیانباربوده وبه سود حریف تمام می شود.نباید فراموش کرد راه اندازی یک اعتصاب موفق,نیازمند آرشیتکتوری ومهندسی است, درست مثل یک پروژه عظیم شهرسازی اما پیچیده ترازآن!
پایان سخن اینکه این شیوه مبارزه محسناتی هم دارد که به جنبه های احتمالاًمنفی آن می چربد: اولاً این امرباعث گسترش راهکارهای صلح جویانه کم هزینه ای است , دوماً بخش بزرگی ازمردم رادربرمی گیرد,چراکه مسالمت آمیزاست ,سوماً مسالمت آمیزبودن آن می تواند بارخشونت رااز طرف دولت کودتا بکاهد. ازاین روفعالین ودست اندرکاران جنبش سبز به خصوص درداخل کشور,باید دقت کافی داشته باشند با شیوه های مناسب وبا حداقل صدمه به فشرزحمتکش وحقوق بگیر که نقش تعین کننده ای دربین توده عظیم مردم دارند ببینند.دراین صورت آنان حاضرخواهند شد برای پیروزی ملت همه نوع مشکلات رابه پذیرندوجانانه دراین اعتصاب شرکت جویند وبا جان ودل درکنارجنبش سبز باشند. اگربتوان ازامکانات موجود به درستی فایده مند گشت, آنگاه خواهید دیدکه پایه های رژیم حاکم با یک اعتصاب سراسری سنجیده چگونه سُست وزمینه یک جنبش فراگیرسراسری برای اصلاح واقعی نظام و تعین وتکلیف دولت کودتایی درایران میسرخواهدگشت.
زمانیکه حکومتهای غیردمکراتیک همه راههای تنفسی اصلاح پذیری ودمکراتیزه کردن نظام تک صدایی (آوای)خودرا به تمامی مسدودمی کنندوهیچگونه روزنه برون رفتی رابرای منتقدین ومخالفان خودباقی نمی گذارند,مردم بستوه آمده وتحول خواه به تجربه راه وچاره کاررا دراسلوبهای مبارزاتی می جویند که عقلانی تر,منطقی تروکم هزینه ترباشد.ازآنجمله,آگاهی رسانی وروشنگری درزمینه های آزادی بیان وشناساندن حق وحقوق مردم وعدالت اجتماعی باایجاد آکسیونها وشبکه های اجتماعی زمینه رابرای مبارزه واصلاح قدرت غیرپاسخگوآماده می سازند.آنگاه باگذشت زمان وباتوجه به شرایط موجود درجامعه (شرایط عینی وذهنی )وباسنجش قوای خودوحاکمیت وبادرنظرداشت لحظه اقدام. شروع به بذرافشانی افکارروشنگرانه خود توسط شبکه های اجتماعی تبلیغاتی,ازآنجمله برگزاری جلسات بحث وتبادل نظرمیان مردم, گردهم آیی وسخنرانی,حتا دعوت ازنمایندگان حاکمیت برای شرکت دریک میزگرد راه حل جویانه, بهره وری ازاقدامات واسطه ای(میانجیگری افراد تاثئرگذار طرفین دعوا) وشیوه های از این قبیل.
اگر تمامی این اقدامات یک اپوزیسیون آگاه ومنصف ازطرف قدرت حاکمه به هردلیلی پذیرفته نشود,وقدرت حاکمه ازشعورسیاسی کافی برای درک موقعیت حساس کشورومردم وبنوعی نجات خویش برخوردارنباشد. دراین صورت خود با عمل کردخود,اعتراضات منطقی ومدنی مردم را به سوی شیوه های دیگراعتراضات که امکان آلوده شدن آن به خشونت وخونریزی هست سوق می دهد.(نمونه بارزآن اعتراضاعات همراه با سکوت حوادث خونباربعدازانتخابات سال گذشته).
درامرمبارزه قاعدتاًدوچیزبیش ازهمه باید مد نظرباشد, یکی قدرت حاکمیت مطلقه ودیگری امکانات موجود جنبش اعتراضی مردم وراهکارهای عملی آن. یکی ازنمونه های بارز این راهکارها اعتصاب عمومی رادرنظرمی گیریم, که اتفاقاً امتحان خوبی دردهه های اخیر داده است . تجربه به ما می گوید برای برگزاری یک اعتصاب عمومی موفق قبل ازهرچیزبایدشرایط عینی وذهنی جامعه راازیکطرف وامکانات رهبری کننده امراعتصاب رااز طرف دیگر, دقیق محاسبه ونتیجه ویا نتایج آنرا حدالمقدوردرنظرداشت. آیا شرایط برای یک اعتصاب عمومی مهیا هست یانه؟ اگرامکان برگزاری آن فراهم است چگونه وکی ؟ واهرم های اعتصاب کدامند؟ آیا ابزارواهرم های لازم برای بسیج مردم اعتصاب کننده دردست است (تشکیلات صنفی و سیاسی اقشارمردم ,وجودنمایندگان مستقل قشرهای مختلف ,وجود مطبوعات,رادیو وتلویزیون ,امکان دسترسی مردم به انترنت درداخل کشور, موقعیت اقتصادی جرگه های اجتماعی ,درصداستقبال خودجوش مردم ازاعتصاب و...)!
آیا جنبش به حد کافی برای برگزاری یک اعتصاب وسیع آمادگی دارد؟ آیا مقایسه شرایط اعتصاب درکرُدستان با اعتصاب دردیگرنقاط کشورمقایسه مناسبی است یا نیست؟ با یدتوجه داشت مردم کردستان بدلیل آشنایی با احزاب که آنهم فلسفه خودش را دارد ازفراخوانهای احزاب کُرد نسبتاً خوب استقبال می کنند,ازطرفی هم امکانات مجازی کرُدستان خودمختارعراق رابه نوعی درکنار خوداشتند, ازطریق رسانه های مثل رادیووتلویزیون کُردهای منطقه حمایت خبری واطلاع رسانی می شدند,ووقوع آن حادثه ناگوار(اعدام پنج کُرد )همگی دست دردست هم داد تااعتصاب درآنجا نتیجه موفقی داشته باشد. حال باید پرسید این می تواند نمونه خوبی برای اعتصاب عمومی ازسوی جنبش سبز باشد؟ آیا رهبران جنبش سبزآمادگی کافی رابرای برگزاری یک اعتصاب سراسری دارند؟ آیا آقایان خاتمی ,موسوی وکروبی مایلند ویا مصلحت می دانند, برای بسیج عمومی وراه اندازی یک اعتصاب سراسری ازرسانه های خارج کشور(بیگانه) همانطوریکه آیت الله خمینی استفاده کرد بعنوان یک امکان استفاده کنند؟آیا درصورت راه اندازی اعتصاب عمومی ,امکان حصرخانگی این آقایان نمی رود؟ آیا درهمین حدی که درشرایط فعلی دستشان به مردم می رسه مفیدترازحبس یاحصرشان نیست؟ آیا شرایط این اجازه رامی دهد که فعالان اجتماعی به مراکزاعتصابات مثل کارخانجات ,ادارات دولتی, بازاروغیره بروندومردم را تشویق به اعتصاب بکنند؟ نویسنده قصدهیچگونه ناامید سازی جو مبارزاتی مردم را ندارد, بلکه همه اینها پیش بینیها واحتمالاتی هستندکه باید قبل ازوقوع حادثه علاج آن درنظرگرفته شود,تا بتوان باکمترین هزینه مطلوبترین نتیجه را گرفت. چراکه مردم همه وقت آماده ریسک وخطر نیستند ونگران بسیاری ازمسائلی هستند که نیاز به تکرارآن نیست .
با توجه به نکات بالا درصورت امکان اعتصاب سراسری باید مردم رابه پرهیزازهرگونه خشونت سفارش کرد، زیرا چشم اسفندیاررژیم های قُلدرودیکتاتورهمانا مسالمت آمیز بودن اسلوب های مبارزه است. اینجاست که باید به نظروتحلیل رهبران جنبش سبزکه درداخل هستندونبض جامعه رادردست دارند توجه خاصی مبذول داشته, آنگاه دست به فراخوان اعتصاب عمومی زد. ازطرفی موانع سرراه سازماندهی یک اعتصاب همگانی کم نیستند,هراعتصابی باید برای خوداهداف مشخص کوتاه مدت وبلند مدتی داشته باشد, زیراهدف ازبرگزاری چنین اعتصابی, ازکارانداختن آپارات وموتورگردانده هئیت حاکمه, فلج کردن پایه های تولیدی وصنعتی و اقتصادی آن و قطع مناسبات تغذیه ای آن بامردم وتنها گذشتن دولت دست نشانده است. برای رسیدن به این اهداف قبل ازهرچیزمی بایست دست یاری به سوی کارگران، کسبه متوسط و میان حال بازار وبسیاری از گروهای تولیدی واجتماعی وفعالین اجتماعی گروه های مختلف زنان ومعلمان و دانش آموزان و دانشجویان ,حقوق بگیران بخش دولتی, هنرمندان متعهد جامعه درازکرد. میدانیم که دربین اقشارتولید کننده وسازنده کارگران صنعت نفت, ذوب آهن وصنعت ماشین سازی, مهمترین نقش کلیدی رامی توانند درامراعتصاب بازی کنند. واعتصاب آنها می تواند مانند رژیم گذشته کمراین رژیم را نیز بشکند. اماآیا جنبش موسوم به سبز, درمیان بازاریان متوسط الحال ودرمیان اتحادیه ها وشوراها وسندیکاهای کارگری نفوذکافی برای اینکاردارد؟ آیا نفوذاش تا حدی است که بتواند آنان رابرای یک اعتصاب عمومی به پاخیزاند ؟ این سوالی است که می بایست رهبران وفعالین جنبش برای آن راه وچاره ای بیندیشند وپاسخی درخورآن بیابند. راه اندازی اعتصاب عمومی نیازمند اندیشه وتفکرخلاق ارگانیکی است, برنامه ریزی و سازماندهی واطلاع رسانی وسیعی لازم دارد. لذا اگرابزارآلت اجرایی آن درحال حاضردرتوان جنبش نباشد، باید درفکرایجاد امکانات مناسبی برای عملی شدن آن درگام های بعدی بودوبقول معروف ازحول حلیم به دیگ نیفتاد,این باربرای رسیدن به مقصد فرازونشیب های زیادی درپیش روخواهد داشت ,دوری جستن ازواقعیت ها گاهاً زیانباربوده وبه سود حریف تمام می شود.نباید فراموش کرد راه اندازی یک اعتصاب موفق,نیازمند آرشیتکتوری ومهندسی است, درست مثل یک پروژه عظیم شهرسازی اما پیچیده ترازآن!
پایان سخن اینکه این شیوه مبارزه محسناتی هم دارد که به جنبه های احتمالاًمنفی آن می چربد: اولاً این امرباعث گسترش راهکارهای صلح جویانه کم هزینه ای است , دوماً بخش بزرگی ازمردم رادربرمی گیرد,چراکه مسالمت آمیزاست ,سوماً مسالمت آمیزبودن آن می تواند بارخشونت رااز طرف دولت کودتا بکاهد. ازاین روفعالین ودست اندرکاران جنبش سبز به خصوص درداخل کشور,باید دقت کافی داشته باشند با شیوه های مناسب وبا حداقل صدمه به فشرزحمتکش وحقوق بگیر که نقش تعین کننده ای دربین توده عظیم مردم دارند ببینند.دراین صورت آنان حاضرخواهند شد برای پیروزی ملت همه نوع مشکلات رابه پذیرندوجانانه دراین اعتصاب شرکت جویند وبا جان ودل درکنارجنبش سبز باشند. اگربتوان ازامکانات موجود به درستی فایده مند گشت, آنگاه خواهید دیدکه پایه های رژیم حاکم با یک اعتصاب سراسری سنجیده چگونه سُست وزمینه یک جنبش فراگیرسراسری برای اصلاح واقعی نظام و تعین وتکلیف دولت کودتایی درایران میسرخواهدگشت.