۱۳۸۸ اسفند ۱۱, سه‌شنبه

رهبری نظام درحال توطئه !


رهبرج.اسلامی بعد ازحوادث انتخابات جنجال برانگیزریاست جمهوری ایران که منجربه کودتای 22خرداد شد. نه تنهادیگرتوانایی رهبری جامعه راازدست داده, بلکه خود به عاملی بحران زا وبخشی از بحرانهای کشورمبدل گشته. بنابراین کسی که خود تبدیل به یکی ازموانع بزرگ عبوراز بحرانها ی کشورشده وبیت اش لانه توطئه چگونه ممکن است راهگشای مشکلات کلان مملکت باشد؟
ایشان زمانیکه آن اندک رودربایستی راهم درقضایای انتخابات کنارگذاشت وبجای برخوردلااقل بظاهرپدرانه باطرفین درگیرومردم بیگناه که کف خواسته هایشان رای من چه شد؟ انتخابات آزاد پس کی؟ بود .  با برخورد جناحی وانتساب خود به جناح خاصی از نظام,ازهرمنظرکه بنگرید صلاحیت رهبری را ازدست داده ومرتبه دینی سیاسی اش تاحد رهبریک جریان سیاسی خاص تنزل پیدا کرد. حتی دربین طرفدران خود هم جایگاهش بشدت افتُد کرده,  این همه رجزخوانی نه ازقدرت وقوت بلکه از ضعف وناتوانی اوست وگرنه رهبریکه ازپایگاه وحمایت ملی برخوردارباشد اورا چه نیاز به برقراری حکومت نظامی ومتوسل شدن به حربه شمشیروزوروبازوست! .  امروزجایگاه اونه قلوب حتابخشی ازمردم ایران , بلکه درکنارنظامیان کودتاچی وسوداگران زرپرست وزورگوست تاآغوش ملت ایران . درست همان جایگاهی که همه دیکتاتورهاو دیگرمستبدان تاریخ قرارداشتند ونهایتاً هم به زباله دان تاریخ پرت شدند.

رهبربارفتارهاونمایشهای که درسالهای رهبری اش و به ویژه بعدازانتخابات ازخودبجای گذاشت علاوه برمخدوش کردن مقام رهبریت خویش درنزدمردم, بااین عملکرد نابخردانانه ورفتارهای بیمارگونه اش کشوررا غرق بحرانهای ریزودرشت کرده وخودنیزعملاً به بخشی ازبحران های لاینحل امروز جامعه ایران مبدل شده است. که رهایی ازآنها نه تنها سهل وآسان نخواهد بود بلکه هزینه بس سگینی را برکشورتحمیل خواهد کرد.او امروزنه تنها ازرهبری واداره مملکت عاجزوناتوان است بلکه با ندانم کاریهای خود وتیم مشاورانش وبا خودداری ازمشورت  با برخی از مسئولین نظام که هریک حداقل  سی ویک سال تجربه کاری بعد از انقلاب را پشت سرخود دارند , دردنیای متوهم ودشمن ساز خود همه را دشمن خویش ونظام می انگارد که هیچ, کشتی راکه خود به قعر دریا هدایت وخود وکشوررا یکجا به لبه پرتگاه می برد را ناجوانمردانه به دیگران نسبت می دهد.
کوتاه سخن شاید ایشان امروزبتواند بکمک زوروسرنیزه که شیوه تجربه شده دیکتاتورهاست چند صباحی برمردم بی دفاع حکومت کند ولی دیری نخواهد پائید که سرنوشتش با سرنوشت دیگردیکتاتورهای تاریخ گره خواهد خورد! قطعاًشرایط فعلی کشورهمیشگی نیست وهمیشگی هم نخواهد بودوحرکت های اجتماعی هم مانند جریان آبهای روان زیرزمینی پیوسته وبلاانقطاع هستند ومعمولاً به شکل شبکه های متصل بهم درارتباط با هم عمل کرده ودرسفره های زیرزمینی برروی هم تلمارشده منتظرفرصت مناسبی می مانند, تابا مهیا شدن شرایط مناسب با یک جهش وفواران قدرتشان را بنمایش گذارندوهرآنچه را که وجود دارد اززیرتا زَبرزیروروکنند وآنروز برای نجات این کشتی که ایران باشد خیلی دیر خواهد بود.
در حال حاضر رهبردوراه بیشتر پیشروندارد یا باید از خرشیطان پائین آمده رضایت به مذاکره با رهبران معترضین وجنبش سبزبدهد, یا هم چنان بی اعتنا به خواسته های مردم به راه بی بازگشت وحاکمیت سیاسی , نظامی خود ادامه دهد.,با روش اول شاید راه حلی برای بحرانی که کشوررا فراگرفته وخود نیزازمسببان اصلی آن است  پیدا شود ومردم بتوانند حداقل به بخشی از خواسته های اساسی خود برسند وروزنه امیدی برای پایان دادن به این بحران یافت شود. درغیر این صورت ادامه این بحران به چنان سیلی تبدیل خواهد شد که او ودولت کودتایی اش را یکجا با خود خواهد برد.
واکاوی حوادث چند ماه گذشته نشان ازآن دارد که حرکت اجتماعی مردم درزیرنام جنبش سبز به اندازه ای ازبلوغ وپختگی لازم رسیده که این بارنتوان آنرا چون اعتراضات وحرکتهای مقطعی سالهای پیش از دوران اصلاحات درپستوی رعُب ووحشت حبس وموقتاً نفس راحتی کشید. پیش بینی می شود درصورت بی توجهی وهیچ انگاری خواسته های به حق مردم باید سران دولت کودتا وشخص رهبرمنتظراعتراضات گسترده وبی امان مردم در ماه های آینده باشند.
نهایتاً باید اذهان کردکه خواسته های مردم وظلم وجوری که دراین سالیان متمادی به آنان رفته ,مانند تجمعات همان آب های زیرزمینی است که درنقاطی اززیرزمین برروی هم تلمارمی شوند تا فرصتی برای غلیان وفواران پیداکنند و با فواران خود سیل خروشانی راه بیندازند. وامروزاین خواسته ها 31سی ویک سال است که درنهانخانه مردم تلمارشده ودرانتظارهمان فرصت مناسب برای طغیان وفواران هستند.
اگرروزنه تنفسی ویا مجرای برای خروج اندک اندک خواسته هایشان مهیا نشود, روزموعد چنان فوارانی خواهند کردکه دیگرهیچ خاروخاراسنگی راسرراه خودباقی نگذارند. همه اینها حکایت از آن می کنند که سال آینده می تواند سال حوادثات بزرگ ,سال تغیرات بنیادی و سال جابجای قدرت سیاسی ازحاکمیت کودتایی با دستان نیرومند مردم سبزاندیش به یک حکومت مردمی و دمُکرات وپس گرفتن کشوروته مانده انقلاب  ازدست غاصبان ونا محرمان ونا اهلان بدست سبزاندیشان وآینده سازان باشد.

هیچ نظری موجود نیست: