۱۳۸۸ مهر ۱۳, دوشنبه

آیا بحران هسته ای به جنگ نخواهد کشید؟





کارشناس و تحلیلگر مسائل خاورمیانه ای، روزنامه معتبرالشرق الاوسط ، طی مقاله ای که درشماره 25 سپتامبر الشرق الأوسط به چاپ می رساند ، به تبعات افشای تأسیسات هسته ای قم در ایران و ارتباط آن با کشورهای منطقه پرداخته و چنین آغاز میکند :مدتی پیش ، احمدی نژاد همگان را به خبر غافلگیر کننده هسته ای وعده داده بود ، و اکنون این سوپرایز هسته ای فرارسیده است .

ظاهرا برای احمدی نژاد این همه جدل بین المللی ، چالشهای سیاسی ، فرار از بازرسی ها و نگرانی های بین مللی ، غنی کردن اورانیم و ساخت سانتریفیوژهای جدید ، تا به امروز راضی کننده نبود .واینک کشف تأسیسات مخفی شده هسته ای در نزدیکی شهر قم .

ایران به محض اینکه احساس کرد که در معرض خطر افشای تأسیسات مخفیش در قم قرار گرفته است ، خود اقدام به اعلام وجود آن به نهادهای بین المللی کرد .

امروز در نیویورک و پیتسبورگ (پنسیلوانیا) ، ایران تبدیل به مسئله نخست دنیا و این نشست ها گردیده است ، چیزی که احمدی نژاد از آن فراوان لذت میبرد !

اما ایران مسلما در مسیر خطرناکی گام برداشته است ، مسیری که شاید نتیجه آن چیزی جز تحریم و تنگ تر شدن محاصره اقتصادی و سیاسی در نشست اوایل اکتبر نداشته باشد ، اضافه شدن این تحریم ها به اعتراضات خاموش نشدنی معترضان به سرقت انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران ، مسلما کار این سیستم را دشوارتر از پیش خواهد کرد .

آیا نزدیکتر شدن نظام حاکم بر ایران به مرحله خطرناک ساخت سلاح هسته ای و کشف این تآسیسات مخفی در نزدیکی تهران ، منجر به حل و فصل این بحران پر خطر خواهد شد ؟

منظور این است ، آیا این کشف و افشای اخیر منجر به ضربه نهائی ، چه منفی و چه مثبت خواهد شد ؟

در این مرحله حساس ، هیچ یک از کشورهای قدرتمند دنیا در صف طرفداران ایران قرار نگرفته است ، جز چین و روسیه ، که این دو هم با احتیاط بسیار در حال گام برداشتند در این مسیر هستند .

نیکلا سارکوزی ، رئیس جمهور فرانسه که خود از رهبرانی بود که تا کنون از مخالفان برخورد و تحریم سخت علیه ایران شناخته شده بود ، اما بعد از این افشای جدید ، آنچنان آشفته شده است که در نیویورک اینچنین سخن میراند ؛ دیگر فریبکارها و مخفی کاریهای ایران برای دنیا قابل قبول نخواهد بود و گزینه ای جز یک اجماع جهانی برای برخورد شدید با ایران باقی نمانده است .

حتی روسیه که تا کنون از پشتیبانان اصلی جمهوری اسلامی ایران به شمار میرفت ، با تغییر موضعی آشکار ، هرچند با احتیاط ،خود را تا حدودی متمایل به تحریم ها نشان داده است .
فقط در این میان موضع چین است ، که بعید به نظر میرسد بتواند در برابر امتیازات متقابل ایالات متحده ، مقاومت کند ، ازین رو میتوان سرسختی نسبی و زیرکانه چین و روسیه را به امتیاز گیری از آمریکا را به راحتی تعبیر و تفسیر کرد .

اما در این میان ، نکته مثبتی که میتوان تا حدودی به آن امیدوار بود ، عقب نشینی نسبی ایران در برابر یک اجماع سخت و بزرگ جهانیست ، عقب نشینی که شاید منجر به پذیرش کامل پروتکل های منع تسلیحات هسته ای و اجرای تعلیق موقتی از سوی ایران شود عقب نشینی که جامه جهانی ، به خصوص کشورهای منطقه بی صبرانه در انتظار آن هستند .

شاید جمهوری اسلامی این نکته را دریافته باشد که با افشای تأسیسات مذکور ، اکنون حمله نظامی از شکل جنگ روانی گذشته در حال خارج شدن است و بیشتر جنبه یک تهدید واقعی را به خود گرفته است .

همانطور که تصمیمات آینده شورای امنیت سازمان ملل ، چه در احتمال کمتر ، برخورد نظامی باشد و چه محتملتر ، تحریم سخت اقتصادی و سیاسی باشد ، مسلما باعث انزوای بیش از پیش حکومت ایران خواهد شد .

این احتمالات در رابطه با تصمیمات جامعه جهانی زمانی قوی تر میشود که بپذیریم خبر ساخت بیش از سه هزار سانتریفیوژ در این تأسیسات مخفی ، از اصل خبر کشف تأسیسات ، برای دنیا شوک آورتر و هراس آورتر بوده است .

آیا ممکن است ، امیدوار بود حکومت ایران این مخاطرات را درک کند ؟

آیا ممکن است ، امیدوار بود نظام حاکم در ایران از این غرور خطرناک خود دست برداشته و به کابوس یک تهدید تسلیحاتی-هسته ای پایان دهد ؟

تهدیدی که با واقع بینی میتوان به خوبی دریافت که بیش از آنکه غرب یا حتی اسرائیل را مورد هدف داده باشد ، کشورهای منطقه وهمسایگان خود را نشانه گرفته است .

تهدیدی که  با در نظر گرفتن حضور و دخالتهای جمهوری اسلامی ایران در کشورهائی همچون عراق ، افغانستان ، لبنان و کمک به عمیقتر شدن منازعات داخلی فلسطین ، جدا از تهدیدات نظامی-موشکی ، بیشتر به منطقه ای بودن آن پی خواهیم برد تا فرامنطقه ای بودن آن .






هیچ نظری موجود نیست: